کارشناسان میگویند فقر اقتصادی، اختلاف طبقاتی، تبعیض جنسیتی و فقر فرهنگی از جمله دلایل اصلی محرومیت کودکان از تحصیل است. این کودکان به گروههای مختلفی تقسیم میشوند. برخی از آنها به این دلیل که در مناطق حاشیهای و روستاهای دورافتاده زندگی میکنند از همان ابتدا از ورود به چرخه آموزشی محروم میشوند.
گروهی دیگر کودکانی هستند که در مقطعی وارد مدرسه شدند، اما پس از مدتی به دلایل مختلف و فشارهای معیشتی و اقتصادی وارد بازار کار شدند و از تحصیل بازماندند.
بر اساس آمارها، بخش زیادی از کودکان بازمانده از تحصیل را دختران تشکیل میدهند که اغلب به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی و تبعیض جنسیتی از تحصیل محروماند. کارشناسان تربیتی معتقدند محرومیت کودکان از تحصیل پیامدهای بسیار خطرناکی دارد. آنها خیلی زودتر از موعد وارد بازار کار میشوند و به دلیل نداشتن تربیت و آموزش درست و مناسب، احتمال گرایش آنها به اعتیاد یا انواع بزهکاریهای دیگر وجود دارد. این جدا از آسیبهای روحی و روانی است که بهتدریج گریبانگیر آنها میشود.
همین آسیبها سبب شده تا شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل و حمایت از آنها برای ورود به چرخه آموزش بهعنوان راهحلی جهانی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی در آینده مورد توجه قرار گیرد.
در سالهای گذشته نهادهای دولتی و مردمی شروع به اقداماتی در این زمینه کردهاند. هفته پیش بود که وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، شهرداری تهران و سازمان نهضت سوادآموزی با امضای تفاهمنامهای سهجانبه متعهد شدند کودکانی که به دلایل مختلف از جمله معلولیت جسمی یا فقر خانواده، خارج از مدرسه هستند آموزش ببینند و با اخذ مدرک تحصیلی بتوانند وارد چرخه آموزش عادی شوند.
برخورداری از بانکهای اطلاعاتی طرفین، حمایت و پشتیبانی از اجرای برنامههای آموزشی در مورد کودکان در معرض آسیب خارج از مدرسه، بهرهگیری از ظرفیتهای استانی در دستیابی به اهداف مشترک آموزشی و تشکیل کارگروه اجرایی باهدف برنامهریزی، اجرا، نظارت و پایش اجرای مفاد تفاهمنامه، مهمترین تعهدهای مشترک طرفین است.
تفاهم سهجانبه به نفع کودکان بازمانده از تحصیل
البته سال گذشته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مشارکت وزارت آموزشوپرورش و بهزیستی اقدام به شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل کردهاند. همان زمان « محمد نفریه » مدیرکل دفتر کودک و نوجوان سازمان بهزیستی کشور گفته بود بیش از ۱۰۰ مرکز روزانه ویژه کودکان کار و خیابان در کشور فعالیت دارند که این کودکان ساعاتی از روز را در این مراکز گذرانده و از خدمات مددکاری، پزشکی، سلامت روان و سوادآموزی و تحصیلی بهرهمند میشوند و این روند همچنان ادامه دارد. این برنامه در استانهای مختلف کشور در دستور کار قرار گرفت و بخشی از کودکان بازمانده از تحصیل تحت آموزش قرار گرفتند.
براساس تفاهمنامه هفته گذشته، کودکان بازمانده از تحصیل جذب مراکز پرتوی شهرداری تهران میشوند. در این مراکز مدارس و مراکزی فعالیت میکنند که خیریهها، سمنها و فعالان حقوق کودک آنها را اداره میکنند. بر اساس آماری که شهرداری تهران اعلام کرده، در حال حاضر در ۲۵ مرکز پرتو بیش از چهار هزار کودک تحت پوشش هستند.
سازمان نهضت سوادآموزی یکی از مشارکتکنندهها در این طرح است که براساس ساختار آن، کودکان بیسواد در دوران سوادآموزی ۴۰۰ تا ۵۵۰ ساعت آموزش دیده و این آموزش معادل با پایان دوران سوم دبستان است و اگر این کودکان در این دوره قبول شوند وارد دوره دیگری شده و در آنجا نیز با ۶۰۰ تا ۸۰۰ ساعت و قبولی در امتحان، معادل ششم دبستان را دریافت میکنند.
در طول سالهای گذشته چند وزارتخانه مرتبط با این موضوع در دولت تلاش کردهاند تا با برنامههای متفاوت، این کودکان را به چرخه تحصیل و زندگی بهتر بازگردانند. پژوهشها و برنامهریزیهایی که بیشک اگر در کنار یکدیگر قرار میگرفت و ظرفیتهای مردمی جامعه را با خود همراه میکرد، این روزها جامعه کمتر از فقر فرهنگی و اقتصادی رنج میبرد.
توجه به کودکان بازمانده از تحصیل در سالهای اخیر
لیلا ارشد فعال اجتماعی در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: اینکه در سالهای اخیر موضوع کودکان بازمانده از تحصیل دیده و به آن توجه میشود جای بسی خوشبختی است. واقعیت اینکه این کودکان باید در سازمانها و نهادهایی مانند آموزشوپرورش تحصیل کنند.
ارشد از تجربههای خود از خانه خورشید میگوید: کودکانی که از سال ۱۳۹۴ تحت پوشش این خانه و آموزشهایی در مراکزی در خارج از مدارس رسمی بودند، بعدها از سوی مدارس آموزشوپرورش پذیرفته نمیشوند؛ توجیه مدارس برای نپذیرفتن این است که گفته میشود این کودکان سواد و دانش لازم برای نشستن سر کلاس درس مثلاً سوم ابتدایی را ندارند. دلیل دیگر اینکه آموزشهای گذشته این کودکان در خیریهها و سازمانهای مردمنهاد انجام شده است.
به اعتقاد ارشد، راهحل این است که این کودکان در مدارس رسمی آموزشوپرورش جذب شده و درس بخوانند.
وی ادامه میدهد: در دهه ۷۰ توجه به این مسائل تازگی داشت و هیچ برنامهای از سوی نهادهای رسمی وجود نداشت. بنابراین ما در انجمن حمایت از کودکان به این نتیجه رسیدیم حالا که هیچ امکانی برای این کودکان وجود ندارد لااقل آموزشهای حداقلی به این کودکان داده شود تا برخی از نیازهای خود را تأمین کنند. اما بعدها شاهد این بودم که مدارس عادی دشواریهای زیادی برای پذیرش و آموزش این کودکان دارند. بنابراین باید فکر ویژهای در این باره کرد.
کودکان بازمانده از تحصیل به آموزشهای معتبر نیاز دارند
ارشد درباره راهحل ایجاد آموزشهای رسمی برای این کودکان میافزاید: میتوان چند مدرسه در هر منطقه به این موضوع اختصاص و خارج از ساعتهای معمول کلاسهای درس به این کودکان آموزش داد؛ آموزشهایی که ارزش و اعتبار داشته باشد و بتوان در آینده روی آن حساب کرد.
از سوی دیگر، ما مدارسی داریم که به دلیل بالا بودن سن ساختمان تعطیل هستند؛ با احیای این مدارس بسیاری از مشکلات حل میشود.
گرچه به گفته شاهدان تا به امروز کارهای متفاوتی برای بازگرداندن بخشی از کودکان بازمانده از تحصیل در کشور انجام شده اما بهتر است برای بازدهی بیشتر و ارائه کیفیت بهتر آموزشی، آنها تحت آموزشهای رسمی آموزشوپرورش قرار گیرند و این فقط در صورتی است که سایر نهادهای مسئول و همچنین نهادهای مردمی، آموزشوپرورش را مورد حمایت قرار دهند و دولت نیز بیشتر بر آن تمرکز کند.
2023
نظر شما